اقتصادي
 
نويسندگان
مطالب تصادفی
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 17
دیروز : 23
افراد آنلاین : 1
همه : 425
چت باکس

 

 avatar

 

 

 

 

هنگامي كه كارگاه ويا بنگاه اقتصادي درجهت اهداف اقتصادي خود اقدام به جذب نيرو مي نمايد، بايستي به اين موضوع واقف باشد كه سلامتي جسم وروان نيروهاي كاردرجهت افزايش بهره وري ازاهميت بسزائي برخوردار است.

 

اكثر كارگاهها ويا كارخانجات درچندماهه اول به بهانه ايام كارآموزي ازبيمه نمودن كارگران خود امتناع نموده وهرگاه كارگري نسبت به اين موضوع اعتراض نمايد بيدرنگ به خدمتش خاتمه داده ميشود. اين كارفرمايان غيرمسئول كه فاقد هرگونه دانش مديريتي مي باشند دربيشتر اوقات ازبابت بيمه ننمودن كارگران خود متحمل خسارات سنگيني ميشوند كه تاوان عدم بيمه نيروهاي كارخودرا  درهنگام حادثه مي پردازند . امروزه اكثر كارفرماياني كه ازاين شيوه مديريتي استفاده مي نمايند غالبا” يا به سمت ورشكستگي سوق داده شده ويا نيمه فعال مي باشند كه قادر به پرداخت حقوق ومزاياي كارگران خويش نمي باشند.

 

اين كارفرمايان درهمان ابتداي فعاليت كارگاه ويا بنگاه اقتصادي سعي دراختفاي ميزان درآمد واقعي خود مي نمايند كه به گمان خود با عدم پرداخت ماليات وحق بيمه نيروهاي كارخود بتوانند به سود سرشاري دست يابند ولي بجهت عدم آشنائي به علوم وفنون مرتبا” مرتكب اشتباهات فاحشي گشته كه با انباشته شدن ميزان بدهي كارگاه ويا بنگاه اقتصادي ، موقعيت اين كارگاهها وبنگاهها را بمخاطره مي اندازند.

 

ازويژگيهاي اينگونه بنگاههاي اقتصادي اين است كه ازسيستم  مديريتي اصولي بي بهره بوده وازيك فرد بعنوان  مسئول اداري ، مالي ، كارگزيني ، حسابداري و… استفاده ميشود كه اين فرد بجهت عدم مهارت در همه اين زمينه ها نميتواند بخوبي وظايف خودرا انجام دهد ، بهمين علت درهمان ابتدا بنگاه اقتصادي را بسمت بحران سوق ميدهد كه باگذشت زمان اين بحران به فاجعه تبديل مي شود . ازآنجائيكه صاحبان اين بنگاهها قادر به درك علت زيان دهي بنگاه خويش نمي باشند رفته رفته بر ميزان زياندهي شان افزوده شده واقدام به اخذ تسهيلات بانكي  پي درپي مي نمايند واز اين تسهيلات درامورغيرتوليدي استفاده مي نمايند . استفاده صاحبان اينگونه بنگاهها ازتسهيلات دريافتي درجهت مصارف شخصي وغير مرتبط ، به افزايش بيش از حد بدهيهاي آنها منجر ميگردد.

 

كارفرمايان بنگاههاي مسئله دار نه تنها به وظايف قانوني خود دراموربيمه اي نيروهاي كاراهتمام نمي نمايند ، بلكه با سهل انگاري موقعيت سلامتي  جسمي وروحي آنان را درمعرض خطر قرار مي دهند. كارگران به اميد بيمه شدن خود وخانواده خويش باحقوق اندك جذب اينگونه بنگاههاي اقتصادي مي گردند كه بتوانند ازامنيت وآسايش فكري بيشتري به كارخود ادامه داده و ازحقوق ومزاياي بازنشستگي درايام ناتواني برخوردار شوند. اگر كارفرمايان بطورقانوني اقدام به پرداخت حق بيمه نيروهاي كارخود به سازمان تامين اجتماعي ننمايند ، مسلما”، اين سازمان بخوبي وبطور احسن نمي تواند به وظايف قانوني خود همت گمارد، لذا اجبارا” روز به روزاز ميزان خدمات خويش مي كاهد وبراي اين منظور ممكن است آن دسته ازقوانين كه ممكن است به نفع نيروهاي كار باشد را رعايت ننموده  وبا كاستن از ميزان هزينه ها  ازجمله مستمري بعضي از بازنشستگان  تحت عناوين غير متعارف كه با توجه به اينكه اينگونه مستمري بگيران دربعضي موارد  حدود نصف مشمول بيمه پرداختي را بعنوان مستمري دريافت مي نمايند ، ميتواند ازنظر معيشتي وضعيت نامطلوبي را براي آنان فراهم نمايد. بايستي افزوده شود اينگونه بازنشستگان كه درايام اشتغال همانند كارگران مشمول قانون كار ازعيدي وپاداش ساليانه استفاده ميكردند به يك باره ضمن اينكه عيدي سالانه او به نصف كاهش پيدا مي كند ،مستمري آنان نيز مشمول غيرمتعارف گشته وبه نصف كاهش مي يابد. اين نوع مستمري بگيران كه ميزان دريافتي شان به نصف ايام اشتغالشان كاهش پيدا نموده دچار بحران گرديده وقادر به تامين حداقل معيشت خود وخانواده خويش نخواهند گرديد ، لذا روز به روز به سمت فقروناتواني سوق داده ميشوند.

 

با اين توصيف ، اگر كارفرمايان درهمان ابتداي جذب نيروي كار ، به وظايف قانوني خود

 

عمل ونسبت به بيمه نمودن كارگران خود اقدام نمايندو مرتبا”وبطوركامل حق بيمه كارگران

 

خودرا بدون هرگونه كم وكاستي پرداخت نمايند ، آنگاه سازمان تامين اجتماعي نيز بدون هيچ

 

بهانه اي مي تواند وظايف محوله خودرا بخوبي انجام دهد . وقتي كه سازمان تامين اجتماعي

 

بهتربتواند وظايف خودرا انجام دهد ، ضمن اينكه موجب آسايش فكري ونيز سلامتي جسمي

 

ورواني نيروهاي كاررا فراهم مي نمايد، بدون شك درافزايش هرچه بيشتر بهره وري ونيز

 

رشد وشكوفائي اقتصادي مي تواند تاثير گذار باشد.

 

منبع: سايت اقتصادي

 

http://eghtesadi.avi.trade

 


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ] [ ۰۷:۵۱:۳۴ ] [ محمدرضا عادلي مسبب كودهي ]
avatar

تصوير سايت اقتصادي

بعضي از مديران و صاحبان دارنده صاحبان سهام بالاتربنگاههاي توليدي وصنعتي بخش خصوصي ، گاها” ودربعضي از موارد تصميم به افزايش سرمايه مي گيرند تا بدينوسيله به اهداف مورد نظر دست يافته ونيز صاحبان سهام با سرمايه اندك را ازگردونه خارج نمايند.

صاحبان دارنده سهام بالاتر وبيشتر كه دربنگاههاي توليد ي وصنعتي ازاختيارات بيشتري درهنگام تصميم گيريها برخوردار هستند ، همواره سعي مي نمايند كه بيشترين صاحبان سهام را ازخانواده و نزديكان خويش انتخاب نمايند تادرهنگام انتخاب اعضاء هيئت مديره ، اعضاء اصلي ونيز مدير عامل آزآن آنان باشد .
وقتي كه تمامي اعضاء هيئت مديره ازيك خانواده انتخاب شوند ، سعي مي نمايند ازبين خود رئيس هيئت مديره را انتخاب نمايند ونيز به رئيس هيئت مديره اين اختيار را ميدهند كه ضمن رياست هيئت مديره ، مديريت عامل را نيز عهده دار باشد. اختيارات مدير عامل دراينگونه بنگاهها بحدي است كه تمامي تصميمات ازطريق اين مديرعامل گرفته شده وتوسط خوداو نيز اجرائي ميشود وبجهت اينكه اشخاص ديگر نتوانند نسبت به تصميماتش انتقاد يا اعتراض نمايند بازرسان اصلي وعلي البدل ونيز مديران خودرا ازبين افراد مورد اطمينان ووفادار خويش انتخاب مي كنند .آنچه كه براي اين مدير عامل از اهميت اساسي برخوردار است انتخاب مسئولين مالي و اداري ونيزحسابداري بسيارباوفا ورازنگهدار مي باشد كه بتواند درجهت اهداف مورد نظر با وي همگام وهماهنگ عمل نموده وهيچگاه تخلفات مالي را افشاء ننمايند. تجربه ثابت نموده كه هرگاء احدي ازاين افراد نخواهند مجري دستورات غير اصولي وغيرقانوني اين مدير عامل باشند ازكاراخراج ميگردند والبته اين رونداخراجها فقط شامل كاركنان نميشود ،حتي اگر آن عده از اعضاء هيئت مديره معترض به تصميمات غيرقانوني وبيخردانه مديرعامل باشند، بنحوي ازانحاء ويا با فزايش سرمايه آنان را ازعضويت درهيئت مديره محروم مي سازند.
جالب است بدانيم كه اينگونه مديران عامل علاوه بر درياقت حق الزحمه وداشتن امكانات بيشمار حتي هزينه هاي شخصي خودرا نيز بحساب بنگاه منظور مي نمايند .باتوجه به اينكه اخيرا”مسئولين مالياتي به اين موضوع واقف شده اند ، مديران عامل اين موسسات توليد ي وصنعتي دستورداده اند كه اين نوع هزينه ها درحساب ديگري نگهداري شود تابه آساني قابل كشف نباشد.براي نمونه سالانه چندين بار مديران اين نوع بنگاههاي اقتصادي جهت امورشخصي به خارج ازكشور سفر مي نمايند وهزينه هاي سفرخودرا بحساب هزينه سفروماموريت منظور مي كنند ولي بعلت اينكه اينگونه هزينه ها جزء هزينه هاي قابل قبول ازنظر سازمان امورمالياتي نمي باشد آن را بحساب تمام شده دارائيهاي ثابت منظور مي كنند تا به آساني توسط مميزين امورمالياتي قابل كشف نباشد. هرموسسه حسابرسي كه نخواهد دراين امورغيرقانوني با آنهاهمگام وهماهنگ شود نسبت به لغو قرارداده منعقده اقدام وموسسه حسابرسي ديگري را براي بنگاه خود جايگزين مي نمايند.
مديرعامل ورئيس هيئت مديره دراينگونه بنگاهها بجهت حمايت ازديگر اعضاء هيئت مديره ناگزير به سهيم نمودن آنان دراين تخلفات مي نمايند تابتوانند ازهمكاري شان درهمه موارد بهره مند شوند. روزبه روز ورفته به رفته بر ميزان مطالبات اعضاء هيئت مديره با عنوان جاري شركاء افزوده مي گردد . با توجه با اينكه اين افزايش مطالبات هيئت مديره با درآمد بنگاه همخواني ندارد ونميتوانند آن را نقدا” ازحساب خارج نمايند درخواست افزايش سرمايه مي نمايند تا بدين طريق ضمن افزايش سهام خود بر اختيارات روز افزون خود نيز مشروعيت قانوني اعطاء نمايند.
مديران اي نوع موسسات اقتصادي تاكنون صدمات زيادي بر اقتصاد جامعه مان وارد نموده اند كه نتايج آن بيكاري روز افزون نيروهاي كار ، افزايش مطالبات سازمان تامين اجتماعي وامورمالياتي وساير بستانكاران وخصوصا” با عدم پرداخت حقوق كارگران بارسنگيني را ازبابت پرداخت غرامت ايام بيكاري به سازمان تامين اجتماعي تحميل نموده اند . آنان با اخذ تسهيلات دريافتي واستفاده آن در امورغير توليدي ونيز براي مصارف شخصي ضمن افزايش مطالبات بانكها بر ميزان غيرقابل جبران بدهيهاي خود افزوده اند كه با بررسيهاي بعمل آمده تحت هيچ شرايطي امكان جبران آن وجود نداشته وسرانجام روشني براي اينگونه بنگاههاي توليدي وصنعتي متصور نيست . آنچه كه بايستي بدانيم اين است كه براي حمايت از بنگاههاي توليدي وصنعتي ضروري است كه اين نوع موسسات اقتصادي شناسائي وايزوله گرديده تابتوان به ان عده ازصاحبان بنگاههائي كه درتحت هرشرايطي تخلف ننموده وضمن حفظ ونگهداري نيروهاي كارخود دررشد واعتلاء اقتصادي جامعه مان تاثير گذار بوده اند معاضدت وياري نمود تا بيش از پيش بتوانند درجهت افزايش اشتغال وبهره وري ودرنتيجه دررشد وتوسعه اقتصادي جامعه مان همت گمارند.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ] [ ۱۱:۲۴:۳۴ ] [ محمدرضا عادلي مسبب كودهي ]

 

تصوير سايت اقتصادي

avatar
چراعده اي از كارفرمايان واحدهاي توليدي بخش خصوصي قبل از آغاز سه ماهه پاياني سالي مالي اقدام به تعديل نيروهاي توليدي خود مي نمايند؟

 

معمولا”بنگاههاي توليدي بخش خصوصي درحدود شش ماهه اول هرسال مالي ازبازارداخلي مناسبتري جهت عرضه توليدات خود برخوردار هستند واين موقعيت بعلت شرايط آب وهوائي مساعدي است كه عايد آنان گرديده است وباآغاز نيمه دوم سال بجهت كاهش سفارشات خريد كالا وفقدان بازار مناسب داخلي جهت فروش كالاهاي توليد ي ، اين كارفرمايان لاجرم درجهت تعديل نيروهاي كارخود اقدام مي كنند ، تا بدينوسيله ازافزايش زيانهاي حاصله جلوگيري نمايند.واين روند كاهش نيرو تا پايان سال مالي ادامه پيدا نموده وپس از گذشت حدود يكماه از سال جديد يعني از ارديبهشت ماه سال مالي جديد اقدام به جذب نيروي كار جديد مي نمايند.
نيروهاي توليدي اين قبيل بنگاهها بطور مستمر دردلهره واظطراب بسر مي برند ، زيرا كه هرلحظه دراين انديشه هستند كه كارفرمايان با صدورحكمي ازحضورآنان درمحل كارشان ممانعت بعمل آورند.كارگران اينگونه واحد هاي توليدي به اين منظور كه مدت زمان بيشتري را بتوانند به كار خود ادامه دهند ممكن است به هر وسيله ناشايستي وحتي نسبت به تخريب ديگر همكاران خود مبادرت نمايند تا بدين طريق مراتب وفاداري خويش را به كارفرمايان خود اثبات نمايند.
اين عده ازكارفرمايان توليدي نيز از موقعيت ايجاد شده سوء استفاده نموده وبراثرعدم هماهنگي وتفاهم بين نيروهاي كار بر عليه منافع آنان اقدام مي نمايندوبه اهداف مورد نظر نائل مي گردند. براثر اين كاهش نيروهاي كار ، كارفرمايان براي مدت كوتاهي ازبحران (ناشي از عدم دسترسي به بازارتوليدات خود ) رهائي يافته وپس از سپري شدن تعطيلات سال جديد ، معمولا” از آغاز ارديبهشت ماه مجددا” به استخدام نيروي كار بصورت قرارداد موقت اقدام مي نمايند.
اين شكل ازجذب نيروي كار امري عادي براي عده اي از كارفرمايان بخش خصوصي گرديده است كه با استفاده از امتيازبهره برداري از قرارداد موقت ، هرزمان كه اراده نمايند از كارگران خود استفاده نموده وزماني كه نيازي به وجودشان احساس ننمايند ، با اندك بهانه اي اقدام به لغو قراداد في مابين مي نمايند وبدينوسيله ضمن افزايش نارضايتي اجتماعي ، هزينه هائي را ازبابت پرداخت غرامت ايام بيكاري متوجه سازمان تامين اجتماعي مي نمايند.
بايستي اذعان شود كه اين طريق جذب نيروي كار، نميتواند منافع كارفرمايان را بخوبي تامين نمايد، زيرا مادامي كه نيروهاي كار ازنظر شغلي احساس امنيت ننمايد نه تنها سبب افزايش بهره وري نميشوند ، بلكه با توليد كالاهاي بي كيفيت ، بي رغبتي خريداران را فراهم مي نمايند. كه اگربهمين طريق ادامه يابد اين نوع بنگاهها با توليدات بي كيفيت بتدريج ازگردونه رقابتها خارج شده و ورشكست خواهند گرديد. بايستي ازتجارب حاصله بنحو احسن استفاده نموده وبه ياد داشت كه قرارداد هاي كار موقت نه تنها منافع كارفرمايان ونيز كارگران را تامين نمي كند بلكه موجبات كاهش بهره وري را فراهم مي نمايد كه از اين بابت نه تنها نيروهاي كار بلكه كارفرمايان نيز متضرر ميگردند.
با اين توصيف راهكارچيست؟ چه راهي ميتواند منافع نيروهاي كار ونيز كارفرمايان را بخوبي تامين نمايد، كه ضمن افزايش توليد كالاهاي با كيفيت ، زمينه مناسب اينگونه توليدات را دربازار هاي جهاني فراهم نمايد؟ پاسخ به اين پرسش به اين نحو است كه كارفرمايان ونيز نيروهاي كار به اين واقعيت برسند كه با همفكري وتفاهم ميتوانند هرگونه موانع را ازمقابل خويش برداشته وبا توليد كالاهاي با كيفيت بازار مناسب داخلي وخارجي را براي اين محصولات فراهم نمايند، تا آينده اي روشن براي اين بنگاههاي توليدي فراهم گشته ،كه ازاين بابت هم كارفرمايان سود خواهند برد وهم اين روند افزايشي توليد موجب ميگردد كه كارفرمايان ازنيروهاي كارخودبخوبي صيانت نموده وبه اين موضوع آگاه شوند كه بدون داشتن نيروهاي كار ماهر هرگز موفق نخواهند شد. اگرتقابل بين كارگروكارفرما به تفاهم وهمكاري صميمانه تبديل شود آنگاه نه كارگران نگران ازدست دادن شغل خود خواهند بود ونه اينكه كارفرما يان درصدد اخراج بي رويه آنان بعنوان تنها راه پيشرفت شان خواهند گرديد.بدين ترتيب ازدلهره واضطراب نيروهاي كار كاسته شده وموجبات افزايش بهره وري فراهم ميگردد ، كه ازمنافع آن نه فقط كارگر وكارفرما بلكه همگان بهره مند خواهند گرديد.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۸ بهمن ۱۳۹۴ ] [ ۰۹:۴۲:۱۹ ] [ محمدرضا عادلي مسبب كودهي ]

avatar

تصوير سايت اقتصادي

شايد عده اي تصورنمايند كه با برداشته شدن موانع اقتصادي ، به يكباره  همه معضلات اقتصادي مرتفع شده وهمگان بطوريكسان ازمنافع آن برخوردارخواهند شد. اگركساني باخوش بيني به اين موضوع كه همه اقشار وطبقات اجتماعي مي توانند از شرايط بدست آمده براثر آزاد سازي تجاري ورفع مزاحمتهاي دست وپاگيراقتصادي بصورت برابر برخوردار شوند، دچار اشتباه گرديده اند.

براثر سالها موانع اقتصادي كه تهديدي جدي براي اقتصاد مان محسوب گرديده است ،  ميتوان انتظار داشت كه با تدابيري خاص مي توان نسبت به ترميم زيانهاي حاصله ازآن اقدام نمود،اما به اين موضوع نيز بايستي توجه نمود كه فرصتي گران بهاء را  براي اقتصاد ملي ما فراهم نموده است.، واينكه اين زير ساختها براساس تفكرات ملي شكل گرفته وبا حمايتهاي مستمر مي تواند درآينده نه چندان دور به موفقيتهائي ارزشمند براي اقتصاد جامعه مان نائل گردد.

اما بايستي درنظر داشت كه اگر بجاي اتكاء به اقتصاد ملي وحمايت از اقتصاد داخلي وبي توجهي به آن كه  اين اقتصاد ملي بدون حمايتهاي خارجي صورت گرفته  ، بسمت وسوي اقتصاد فراملي گرايش پيدايش شود، ضمن اضمحلال اقتصاد ملي كه نتيجه آن تعطيلي روزافزون مراكز اقتصادي خواهد بود ، مشكلات لاينحلي را براي جامعه مان ايجاد خواهد نمود كه مي تواند تبعات ناخوشايند اقتصادي واجتماعي را درپي داشته باشد.

اين بي توجهي به اقتصاد ملي يعني تعطيلي هرچه بيشتر مراكز توليدي وافزوده شدن بيكاران به خيل انبوه بيكاران جامعه مي تواند لطمات جبران ناپذيري را به جامعه مان وارد نموده وشادابي وشورونشاط را از اقشار جوان مان كه مهمترين نيروي محركه اقتصادي درهرجامعه است را به چالش بكشد.

بي توجهي به اقتصاد ملي ، سبب ورشكستگي اندك مراكز توليد ي باقيمانده (كه مديران آن با شايستگي توانسته اند با توجه به  موانع ومزاحمتهاي اقتصادي به پيشرفتهائي دست يابند وضمن حفظ نيروهاي كار وظايف قانوني  خويش را با پرداخت بموقع حق بيمه وماليات ادانمايند) ، منجر خواهد گرديد. بايستي اذعان نمود كه آن دسته از مراكز به اصطلاح اقتصادي كه فقط با دريافت پي درپي تسهيلات نتوانسته اند وظايف خودرا انجام دهند ازاين قاعده مستثني بوده، وبدليل سوء مديريت نه تنها نسبت به پرداخت حق بيمه ونيز ماليت متعلقه اقدامي ننموده اند ، بلكه همواره درهنگام موانع اقتصادي هميشه با پيش كشيدن تحريم اقتصادي ، خودرا بي تقصير پنداشته وگناه آن را متوجه محاصره اقتصادي مي دانستند واز اين طريق امتيازاتي را مطالبه مي كردند كه مستحق آن نبودند.

اما درشرايط رفع اقتصادي با توجه به اينكه اقتصاد ملي ما با توجه به زير ساختهاي آن توان رقابت با اقتصاد هاي نيرومند جهاني را ندارد ، مي تواند آسيبهاي زيادي را متحمل نمايد، دراين اثناء بيشترين آسيبهاي وارده متوجه مستمري بگيران وبازنشستگان تامين اجتماعي  خواهد شد كه بادرنظرگرفتن اين موضوع كه ازميزان حق بيمه پرداختي ازجانب كارفرمايان كاسته خواهد شد.

تجربه ثابت نموده بدليل اينكه مستمري بگيران وبازنشستگان تامين اجتماعي بعلت نداشتن متولي مشخصي ، كمتر مورد توجه بوده وهنگام وقوع بحران بعناوين مختلف نسبت به حقوق آنان تعرض ميشود . اين موضوع را بايستي درنظر گرفت كه مستمري بگيران وبازنشستگان تامين اجتماعي بسيار مظلوم واقع شده اند، زيرا بازنشسگان بخش دولتي مي توانند پس از بازنشستگي مجدا" مشغول بكار شوند ولي بازنشستگان تامين اجتماعي ازاين مزايا برخوردار نيستند وهمواره دراين دلهره بسر مي برند كه اگر درقسمت ديگري مشغول بكار شوند ممكن است نسبت به قطع مستمري آنها اقدام گردد، لذا تاپاين عمر خود ناگزيرند بهمين صورت ادامه حيات دهند. اين شكل زنگي بازنشستگان تامين اجتماعي ضمن اينكه انان را روز به روز فقير تر مي نمايد ، درافزايش افسردگي آنان بي تاثير نمي باشد.

با توجه به اينكه درشرايط پسا تحريم بيشترين بحرانهامتوجه اقشار فقير جامعه بخصوص بازنشستگان خواهد گرديد ، ميتوان با اقداماتي ازاين آسيبها كاسته شود . ابتدا اينكه با سازوكارهاي مناسب وبا ارائه بسته هاي حمايتي از آسيبهاي ناشي از بحرانهاي اقتصادي جلوگيري نمود.

ثانيا" اينكه اجازه اشتغال مجدد به بازنشستگان تامين اجتماعي داده شود تا اين اقشار بتوانند نسبت به ادامه حيات خود اميدوارتر گردند وضمن كاهش افسردگي ناشي از هنگام بازنشستگي دررونق وشكوفائي اقتصادي جامعه مان نقش داشته باشند. بايستي ياد آوري گردد ، بازنشستگان بجهت برخورداري از تجارب فراوان خود مي توانند دررشد اقتصادي جامعه مان تاثير بسزائي داشته باشند درصورتيكه انگيزه لازم درآنان ايجاد شود.

درپايان متذكر ميگردد ، با توجه به اينكه درپسا تحريم ، رقابتهاي اقتصادي  بسيارشديد مي باشد واقتصاد هاي با ابعاد بزرگتر از شانس بيشتري دررقابتها برخوردار مي باشند و اقتصاد هاي با ابعاد كوچكتر بتدريج ازگردونه رقابتها خارج خواهند گرديد ، ميتوان انتظار داشت كه فاصله طبقاتي بيشتر شده بعبارتي اغنيا توانمند تر وضعفا فقيرتر ميگردند. براي خروج از اين بحران و بجهت كاهش آسيبهاي ناشي از پسا تحريم ، تنها گزينه مناسب توسعه وتقويت تعاونيها است كه ازاين تشكلها ميتوان مساعدتهاي لازم وضروري را درجهت تقويت اقشار آسيب پذير وفقير جامعه بعمل آورد و هرراهكار ديگري نمي تواند پاسخگوي خواستهاي واقعي اقشار ضعيف ونيازمند را فراهم نمايد. بنابراين همه همت وتلاش درجهت تشويق به ايجاد تشكلهاي تعاوني بكار گرفته شده تا ازاين طريق ضمن حمايت از اقشار آسيب پذير وضعفا شاهد رشد اقتصادي روزافزون جامعه اقتصادي مان باشيم.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲ بهمن ۱۳۹۴ ] [ ۰۳:۰۵:۵۵ ] [ محمدرضا عادلي مسبب كودهي ]

علت  پديدارشدن ركود اقتصادي درشرايط كنوني مشخص شده است، اما راهكار خروج ازآن چگونه است؟

 

avatar

 

تصوير سايت اقتصادي

اكثر قريب به اتفاق تحليلگران اقتصادي به اين تنيجه رسيده اند كه كاهش قدرت خريد مردم درشرايط فعلي علت اصلي ركود اقتصادي مي باشد.
اما اكثر اين پژوهشگران اقتصادي براي خروج از ركود، راهكارهاي يكسان ارائه نمي دهند. دولت هم با ارائه بسته هاي حمايتي سازوكارهائي را براي خروج بنگاههاي توليدي از حالت ركود درپيش گرفته است.
اما آنچه كه مسلم است ، تا موجبات پيدايش اين ركود اقتصادي بررسي ونقد نگردد هرگونه تصميم گبري دراين خصوص چاره كار نبوده ونمي تواند كارساز باشد وپس از مدت كوتاهي مجددا” به حالت اوليه خود برميگردد وآنچه كه باقي ميماند ،هزينه هائ غيرقابل جبراني است است كه تا مدتها همچنان گريبان اين بنگاه هاي اقتصادي را خواهد گرفت.
تجربه ثابت نموده كه هرگاه يك بنگاه اقتصادي دچار مشكل گرديده وبدون تجزيه وتحليل علل ايجاد اين معضل ، اقدام به تزريق نقدينگي به اين بنگاه مسئله دار نموده شده ، نه تنها كارساز نبوده ، بلكه پس از مدتي كوتاه ، اين مشكلات مجددا” گريبانگير اين بنگاه گرديده است وآنچه كه عايد اين واحد توليدي شده ، انبوهي از بدهيهاي انباشه شده گرديده كه هرگونه تصميم گيري درجهت خروج ازبحران را ازبنگاه توليدي سلب كرده است.
با توجه به اينكه مديران اين بنگاههاي مشكل دار از فرصتهاي ايجاد شده نتوانستند بنحو احسن استفاده نمايند همچنان بر مشكلاتشان افزوده گشته تا جائي كه بعلت عدم پرداخت دستمزد نيروهاي كارخود با انتقاد شديد ازجانب اين نيروها مواجه خواهند شد.
اين مديران نه تنها ازطرف نيروهاي كار بلكه ازجانب ديگر بستانكاران ازجمله سازمان
تامين اجتماعي ،سازمان امور مالياتي ، ادارات ، آب ، برق ، گاز وساير بستانكاران نيز
روبرو خواهند گرديد.با انباشته شدن روز افزون ومستمراين مطالبات ، صاحبان اين بنگاهها
مستاصل شده وكماكان اقدام به اخراج نيروهاي كارخود به هربهانه اي خواهند نمود كه ضمن
افزايش بيكاران ، نارضايتي هاي اجتماعي رانيز درپي خواهدداشت.
حال چاره كار چيست؟ درخصوص اين بنگاههائي كه مشكلات آنها نه تنها كمبود سرمايه
درگردش بلكه عدم مديراني متخصص وتوانمند مي باشد چه تمهيداتي بايستي اتخاذ شود؟
واضح وروشن است كه درآغازبايستي درجهت جايگزين نمودن مديراني متخصص وكارآمد
بجاي مديران فاقد تخصص وغير كارآمد اقدام شود وهرگونه تزريق نقدينگي به اين بنگاههاي
مشكل دار از اين طريق صورت گيرد. آنچه كه مسلم است صاحبان اين نوع بنگاهها كه
همواره خودرا ذيحق ميدانند با اين اقدامات هوشمندانه مقابله خواهند نمود زيرا آنها همواره
مشكلات عديده پديدار شده (كه تاكنون باعث صدماتي جبران ناپذير هم بر اين گونه بنگاهها
ونيز به سايرموسسات مالي كه تامين كننده امورمالي آنان بوده اند وارد گرديده ) را
فرفكني نموده وبا ايجاد دشمان واهي سعي مي كنند همه اين تقصيرات را به گردن آنها
بيندازند وخودرا عاري از هرگونه تقصير وگناه بدانند. اما تجربه آشكاروهويدا ساخته است
كه اينگونه تفكرات طلبكارانه درجامعه كنوني نخ نما شده وديگر خريداري ندارد.
زماني كه جايگزيني مناسب براي مديران ناكارآمد بنگاههاي مسئله دار فراهم گرديد آنگاه
مي توان با اتخاد تدابيري اصولي نسبت به تامين مالي اينگونه بنگاهها اقدام شود. بايستي اين
موضوع نيز درنظر گرفته شود كه همواره ازنحوه استفاده اين تسهيلات بايستي بطور مستمر
پي گيري شود وبمحض هرگونه انحرافي با آن برخورد اصولي شودتا از اينگونه تسهيلات در
امورغير توليدي بهره برداري نگردد.
بايستي اذعان نمود كه بعلت عدم هرگونه كنترل ونظارتي درامور تسهيلات ارائه شده به
بنگاهها تاكنون صدمات جبران ناپذيري براين موسسات مالي ودرنتيجه به اقتصادوارد گشته
است كه به سادگي نميتوان راهكاري براي خروج ازاين بحران ارائه نمود.
بايستي اضافه شود ، صاحبان اينگونه بنگاههاي مسئله داربه احتمال زياد با هرگونه تغييرات
بنيادين كه سبب كاهش قدرت آنها مي گردد ، مقاومت خواهند نمود، كه با اقدامات قانوني
ميتوان با اينگونه مقاوتها مقابله نمود. زيرا صاحبان اينگونه بنگاههاي مسئله دار
نه بخاطرشايستگي ، بلكه ازطرق مختلف و با زيرپا گذاشتن اصول ومقررات اقدام به دريافت
تسهيلات نموده وبجاي هزينه نمودن درامور توليدي ازآن جهت مصارف شخصي وغير
مرتبط استفاده نموده اند.
اما نكته حائز اهميت ديگري كه بايستي به آن توجه بيشتري نمود ، ترميم حقوق بازنشستگاني
است كه بيش از سي سال درجهت رشد واعتلاي اين جامعه تلاش نموده اند ودريافتي آنان
ازبابت حقو ق بازنشستگي نمي تواند پاسخگوي حداقل نيازهاي آنان باشد.زيرا اگر درجهت
رفع مشكلات معيشتي اينگونه بازنشستگان اقدامي صورت نگيرد مي تواند انگيزه هاي
نيروهاي كار را به اميد آينده اي روشن درپس از بازنشستگي كمرنگ نمايد. زيرا چنانچه اين
نيروهاي كاردغدغه مستمري هنگام پس ازبازنشستگي را داشته باشند نمي توان شاهد افزايش
بهره وري ازجانب آنان گرديد.
درخصوص ساير اقشار نيز باارائه بسته هاي حمايتي مي توان ازآسيبهاي ناشي از بحرانهاي
اقتصادي كاسته شود، كه بايستي اضافه شود هرگونه كمك ومساعدتي بايستي ازطريق تشكلهاي
تعاوني انجام گيرد ، زيرا اولا” ازاين طريق ميتوان اطمينان حاصل نمود كه اين كمكها به
واجدين شرايط تحويل خواهد گرديد وثانيا: اينكه انگيزه مردم جهت تشكيل تعاونيها فرهم خواهد
شد كه اين خود زمينه مشاركت مردمي درعرصه هاي اقتصادي راميسر خواهد ساخت.
درخاتمه بايستي افزوده شود كه بسته هاي حمايتي درابتدا بايستي شامل افراد تحت حمايت كميته
هاي امداد ، سازمان بهزيستي ونيز مستمري بگيران وبازنشستگان گردد ، زيرا ضمن اينكه
اينگونه افراد بخوبي قابل شناسائي بوده وسازمان دهي شده مي باشند وازاين طريق مي توان
اميد وار بود كه اين كمكها واقعا” بدستشان خواهد رسيد. وجهت كمك به ساير اقشار مي
توان با ايجاد تشكلهاي تعاوني نسبت به اين كمكها اقدام نمود. با اين راهكار ضمن افزايش
قدرت خريد اقشار آسيب پذير وايجاد اشتغال براي نيروهاي كارجديد ميتوان از حالت ركود
اقتصادي خارج گرديد وشاهد جامعه اي بارونق وشكوفائي اقتصادي گرديد.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۵ دى ۱۳۹۴ ] [ ۰۷:۳۳:۳۸ ] [ محمدرضا عادلي مسبب كودهي ]
مدیر سایت اقتصادی: محمدرضا عادلی مسبب کودهی http://eghtesadi.avi.trade
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ]
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

هدف از راه اندازي وبلاگ اقتصادي بررسي مسائل ومعضلات اقتصادي وارائه راهكارهاي مناسب مي باشد . به اميد روزي كه شاهد جامعه اي شاداب وبا رونق وشكوفائي اقتصادي باشيم براي همگان بويژه بازديد كنندگان اين وبلاگ سلامتي ونيكبختي آرزو مي نمايم. با تشكر: محمدرضا عادلي مسبب كودهي
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
آرشيو مطالب
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
نظرسنجی
     نتیجه
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب